قرآن در چند آیه، خود را خاتم کتب آسمانی معرفی کرده و نزول کتاب آسمانی را پس از خود رد میکند[۶]:
وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا ۚ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(سوره انعام-۱۱۵). [۷] یعنی: و سخن پروردگارت [: قرآن] در حال راستی و عدالت، تمام شدهاست، و
هیچ تغییر دهندهای (حتی خدا) برای کلمات او نیست، و او بسی شنوای بسیار
دانا است.[۸]
محمد صادقی تهرانی در تفسیر ترجمان فرقان آوردهاست:[۹]
عبارت «و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلاً»، آیات صدق و
عدلِ آسمانی را که راهنمای راستی و عدالت است با نزول قرآن پایان یافته
معرفی کرد. در نتیجه آنچه را که پس از قرآن به نام کتاب آسمانی خوانده شود
کذب و ظلم خواندهاست. عبارت «و هو السّمیع العلیم» اشاره به این است که
پروردگار، یاوهگوئیها و گزافگوییهای مدعیان کتابِ آسمانی پس از قرآن را
میشنود و به انحراف و عجز آنان آگاه است.
همچنین، محمد حسین طباطبایی میگوید:[۱۰]
مراد از تمامیت کلمه - و خدا بهتر میداند - این است
که این کلمه یعنی ظهور دعوت اسلامی با نبوت محمد
(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نزول قرآن که مافوق همه کتابهای آسمانی است
پس از آنکه روزگاری دراز در مسیر تدریجی نبوتی پس از نبوت دیگر و شریعتی پس
از شریعت دیگر سیر میکرد به مرتبه ثبوت رسیده در قرارگاه تحقق قرار گرفت.
قرآن در جایی دیگر می گوید: اتْلُ ما أُوحِی إِلَیکَ مِنْ کِتابِ
رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ
مُلْتَحَداً. [۱۱] یعنی: آنچه را که از کتاب پروردگارت، سویت وحی شده (برایشان) بخوان و
پیروی کن. کلمات آن [: خدا و قرآن] را هیچ تبدیل کنندهای نیست. جز او [:
خدا و کتابش] هرگز پایگاه و پناهگاهی (وحیانی) نتوانی یافت.[۱۲]
آیه فوق با لفظ «لن» که در زبان عربی برای نفی ابدی استعمال میشود
ابدیت قرآن را اثبات میکند و آن را تا انقراض بشریت به طور انحصار، هادی و
پناه ره گم کردگان معرفی نمودهاست. به علاوه در سوره فصّلت، سخن از
حاکمیت و غلبه کلّی قرآن بر عموم کتب پیامبران است:[۱۳]
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ
لَکِتابٌ عَزِیزٌ (۴۱) لا یأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ
خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (۴۲). [۱۴] یعنی: کسانی که به این یادواره [: قرآن] -چون بدیشان رسید- کفر ورزیدند(به
کیفر خود میرسند) و براستی این کتابی است عزیز [: چیره(علیه معارضان)]
(۴۱). از پیش رویش و از پشت (سرش) باطل سویش نیاید؛ فرو فرستادهای پیاپی
از حکیمی بسی ستودهاست (۴۲).[۱۵]
در سوره نحل، قرآن با تبیان کل شیء بودن توصیف شده: نَزَّلْنا عَلَیکَ
الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیءٍ وَ هُدیً وَ رَحْمَةً وَ بُشْری
لِلْمُسْلِمِین. [۱۶] یعنی: این کتابی را به تدریج بر تو فرو فرستادیم در حالی که برای هر چیزی
روشنگر است، و (نیز) هدایت و رحمت و بشارت برای ایمان آورندگان است (۸۹).[۱۷]
و با عبارت دیگر: ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیء. [۱۸] یعنی: ما هیچ چیزی را در کتاب (تکوین و تشریع) فروگذار نکردیم (۳۸).[۱۹]
و نیز: وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِین. [۲۰] یعنی: و هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در کتابی روشنگر ثبت است(۵۹).[۲۱]
علی بن ابی طالب نیز با اشاره به خاتمیت قرآن [۲۲] میفرماید: کِتَابُ اللَّهِ بَینَ أَظْهُرِکُمْ نَاطِقٌ لَا یعْیا
لِسَانُهُ وَ بَیتٌ لَا تُهْدَمُ أَرْکَانُهُ وَ عِزٌّ لَا تُهْزَمُ
أَعْوَانُهُ. [۲۳] یعنی: کتاب خدا در برابر شما است، این کتاب گویندهای است که هیچگاه از تکلم باز نمیایستد (تا انقراض جهان رهبر آدمیان است[۲۴])
و خانهای است که پایههایش ویران ناشدنی است و عزت و عظمتی است (برای
انسانیت) و غلبه و سیطرهای است بر عموم کتب که هیچگاه یارانش مغلوب و
منکوب نمیگردند.
و نیز: وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی. [۲۵] یعنی: این بدانید که پس از تابش انوار هدایت قرآن هرگز هیچکس به کتاب و
قانوان دیگری نیاز ندارد و به جز قرآن قانون دیگری نیست که نیازمندیهای
دینی و روحانی را رفع کند.[۲۶][۲۷]
و نیز: بِکِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِینُ وَ النُّورُ
الْمُبِینُ وَ... لَا یعْوَجُّ فَیقَامَ وَ لَا یزِیغُ فَیسْتَعْتَب. [۲۸] یعنی: بر شما باد که فقط[۲۹] به کتاب الله (قرآن) تمسّک جوئید که پیوندی است متین و ناگسستنی میان خدا و
بندگان. نوری است که حقایق را آشکار میکند، کجی در آن نیست تا نیازی به
تصحیح داشته باشد. انحرافی در آن راه ندارد تا مورد عتاب و سرزنش قرار
گیرد.}}.